پيام

نسيم♥
91/10/19

+ سلام. *از علما و کاربران پاسخگو به سوالات درسي،کياالان حضور دارن؟؟؟مَسئلةٌ...*

نسيم♥ 91/10/20

*تو حيطه درس کلام*

واقعا شرمنده امشب نتم خيييييلي قطع و وصل ميشه!تا الان قطع بود

*1)چطوري صدق و کذب هردو حسن تکويني دارن؟(ميشه توضيح بديد)*

ههه ...شما که درانتظار به سر ميبرديد!!!چطور شد جناب مجنون؟

ممنون از لطفتون....:|

هيچي....خب آخه حسن صدق رو که همه ميدونن....

جملش تو کتابه....

عين عبارت کتاب:*حسن و قبح از جهت تکويني يکسانند و ازاين جهت هردو حسن دارند.امام حسن و قبح اخلاقي پس از واقعيت يافتن تکلم واز مقايسه ي آن با احکام عقل و شرع انتزاع ميگردد.(عقايد استدلالي آقاي گلپايگاني.ص122)*

جناب ذولقدري مطلب از خودم نيست،منبع داره....چرا يهو همه رفتن!!!!؟

نبود؟؟؟؟:| هييييع ...باش ....مارفتيم!

بفرماييد..

جناب عاشقانه،سوال تو نظرات اومده+متن کتاب /خواهش ميکنم جناب مجنون ...منم متوجه نميشم!

*چطوري صدق و کذب هردو حسن تکويني دارن؟(ميشه توضيح بديد)*

اولا که براي اينکه بشه توضيح کامل و دقيق داد بايد قبل تر هاي اين متني که گذاشتيد رو هم خوند اما اشکالي نداره ميشه از همين مقدار هم جواب رو دريافت کرد

قبل تر هاش بحث قلمرو قدرت الهيه...!اين مثاليه که براي يه مطلب آوردن

حسن و قبح از نطر تکويني يکسانند يعني وقتي که ما فقط و فقط از نظر فعل الهي و آثار فعل الهي نگاه کنيم. نه از ديدگاه عقل و مقايسه حسن با قبح . نتيجه اينکه ما از ديدگاه فعل الهي و آثار فعل الهي نگاه کنيم تمام خوبي ها و بدي هاي عالم با همديگه نظام احسن رو تشکيل ميدن. يعني نظام الهي که اثر فعل خداست هم تشکيل شده از حسن و هم تشکيل شده از يکسري قبح که وجود هر دوتاشون براي اينکه نظام احسن باشه لازمه! پس

پس حسن و قبح از اون جهت که لازمه نظام تکويني الهي هستند و لازمه احسن بودن اين نظام هستند ، حسن دارند. ولي يه فرقي اينجا هست. حسن داشتن حسن ذاتي اوست. اما حسن داشتن قبح ذاتي او نيست. روشنه؟

بله جناب مجنون. اما متن سوالي که خانم نسيم گذاشتن بحثش درباره حسن و قبحه. ببينيد: (حسن و قبح از جهت تکويني يکسانند و ازاين جهت هردو حسن دارند.امام حسن و قبح اخلاقي پس از واقعيت يافتن تکلم واز مقايسه ي آن با احکام عقل و شرع انتزاع ميگردد.(عقايد استدلالي آقاي گلپايگاني.ص122) )

اما مشکلي رو هم ايجاد نمي کنه. همون بحثي که درباره حسن و قبح گفتم در مورد صدق و کذب هم جاريه. بلافرق. .............. بله متوجه هستم شما مي خواهيد بگيد که اشکال وارده .. بله اشکال وارده . اما اين توضيحي که بنده دادم توجيه اون ادعا بود برادر.

ببخشيدخييلي باتاخير جواب ميدم،نتم قطع و وصل ميشه!*يعني قبح چون ذاتي خدا نيست ميتونه با حسن يکسان باشه؟؟؟*

اين توضيح رو اضافه کنم که : اينکه کذب ، يا قبح در عالم تکوين (عالم فعل الهي) حسن دارند معناش اين نيست که کذب و قبح از افعال الهي هستند. نه. بلکه معناش اينه که نظام تکويني احسن الهي براي احسن بودنش نياز به قبح و .. دارد. چرا ؟ چون وقتي خداوند قدرت رو از ناحيه خودش به مخلوقاتش ميده و اين اختيار رو هم تکوينا به اونها ميده که بتوانند هم خوبي رو انتخاب کنند و هم بدي رو... پس خداوند با واسطه اون قبح رو

اون قبح رو اراده کرده ! اما نه اراده مستقيم بلکه اراده غير مستقيم. و اين در ذات الهي خدشه اي ايجاد نمي کنه. چون احسن بودن نظام به اختيار داشتنه و اختيار داشتن منجر به قبح هم خواهد شد پس احسن بودن نظام يکي از لازمه هاش (لازمه ذاتي نه ها) قبح و کذب و .. هست..

بله حق باشماست جناب مجنون...ببخشيد تو متن کتابي که آوردم يه اشتباه تايپي رخ داد:*صدق و کذب از جهت تکويني يکسانند و ازاين جهت هردو حسن دارند.اما حسن و قبح اخلاقي پس از واقعيت يافتن تکلم واز مقايسه ي آن با احکام عقل و شرع انتزاع ميگردد.(عقايد استدلالي آقاي گلپايگاني.ص122)*

جناب نسيم : قبح بصورت ذاتي داراي هيچ گونه حسني نيست. اما به اعتبار لازمه احسن بودن فعل الهي در مورد نظام تکويني عالم، داراي حسن هست. يعني نظام تکويني الهي هم ظرفيت حسن دارد و هم ظرفيت قبح! و اين بهترين صورت نظام تکويني است چرا ؟ چون به عدالت نزديک تره.

خوب حالا که متن رو اصلاح کرديد تمام حرفم رو به گونه اي ديگر بيان مي کنم:

نظر آقاي گلپايگاني اينه که : صدق و کذب از نظر ذاتي نه حسن دارند و نه قبح . اما از جهت تکويني يعني اينکه هر دو مي توانند هم حسن داشته باشند و هم قبح داشته باشند و به هر دو نياز است حسن دارند. اميدوارم با توضيحاتي که دادم قبل از اين روشن بشه.

باعرض پوزش بنده خانم هستم جناب عاشقانه!!! بفرماييد،استفاده ميکنم از جوابتون ولي اگه نتم مجددا قطع شدونتونستم جواب نظراتتونوبدم پيشاپيش عذرخواهي ميکنم!فکرميکنم امشب مشکل پيداکرده...

بله . مي بخشيد نسيم خانم. منظورم از جناب اين نبود که شما آقا هستيد (هر چند جناب رو براي آقاها بکار مي برند..:) )

درست ميفرماييد ولي کذب چطورميتونه حسن داشته باشه ؟مگراينکه از اون باب نگاه کنيم که نبود صدق،ميشه کذب...يعني درواقع وجود ذاتي نداره!وفقط صدق وجود داره

ببينيد شما وقتي کذب رو اينطور معنا کنيد که : وقتي صدق نيست پس کذب هست. در اينصورت کذب قبح داره. چرا ؟ چون حالت منفي و عدمي داره. و چرا ما کذب رو اينجوري معنا مي کنيم ؟ چون داريم با عقل و شرع اون رو ميسنجيم

حالا يک قدم بر مي گرديم عقب تر. يعني قبل از عالم مقايسه با شرع و عقل. يعني ما مي خواهيم مفهوم صدق و کذب رو بدون اينکه با چيزي مقايسه اش کنيم بررسي کنيم. يعني در عالم تکوين. اينجا ديگه ما کذب رو اينطور معنا نمي کنيم: عدم صدق. بلکه مي گوييم کذب هم مي تواند منجر به خوبي شود! و اين ظرفيت را دارد که مبدا خير باشد نه شر. پس کذب ذاتا قبحي ندارد و چون مي تواند منشا خير باشد حسن دارد. آنهم نه حسن ذاتي.

بله...ممنون از توضيحاتتون